یداله فرزند راستین طبقه کارگر ایران بود. خوبیهایش را از دل این طبقه گرفته بود و ضعفهایش هم ضعفهای این طبقه بود. با عشق عمیق بهجامعه سوسیالیستی زیست و با ایمان عمیق بهاینکه کارگران میتوانند جهانی بهتر و زیبا بسازند و آن را اداره کنند. یداله انسانی بزرگ از صف انبوه فرزندان طبقه کارگر ایران بود که ـاماـ هیچگاه بزرگی خود را نپذیرفت. تواضعی که برای رهبری مثل یداله فقط یک ضعف بود. او تا بهآخر نیز نخواست بهنقشیکه میتوانست در سامانیابی صف کارگران سوسیالیست ایفا کند، تماما پیببرد. تاریخ و طبقه کارگر ایران یداله را در موقعیت یک رهبر قرار داد. موقعیتی که خود او هیچگاه نخواست آن را بپذیرد. او ترجیح داد سربازی برای طبقهاش بماند. و چه حیف.
زندگی سیاسی یداله تماما درگیر در همین موقعیت پارادوکسیکال بود. دیگران او را کینهتوزانه بهباد حمله میگرفتند، زیرا که در او بهدرستی قامت یک رهبر طبقاتی را میدیدند. او خود اما متواضعانه این کینهتوزیها را بهپای تعلق سادهاش بهکارگران مینوشت. او هیچگاه نخواست این واقعیت را بپذیرد که حمله بهطبقه کارگر فقط در حمله بهصفوف اعتصاب و در تعرض بهدستمزدهایش خلاصه نمیشود و حمله بهرهبران طبقه، حمله بهخود آن نیز هست. او هیچگاه نخواست خود را نیز در چهارچوب همان سرنوشت مشترکی ببیند که از زمان یوسف افتخاری تا منصور اسالو گریبان رهبران کارگری را گرفته است و خود او را آماج کینهتوزیها قرار داد. فروتنی او همواره مانع از آن شد که با دفاع از نقش خود در شکل دادن بهاعتصاب تاریخی نفتگران، واقعیت را آنگونه که بود بازگو کند. خویشتنداریاش در ثبت افتخارات نفتگران بهنام خود، اما مانع از آن نشد که هر دونپایه حرافی هنگام صحبت از اشتباهات نفتگران یداله خسروشاهی را بهعنوان بانی این اشتباهات بهباد حمله نگیرد. نه، یداله وظیفه داشت از خود بیشتر حرف بزند و بیشتر دفاع کند. این دفاع از واقعیت طبقه بود. یدو این کار را برای ما باقی گذاشت و رفت.
«مرگ مهم نیست. مهم این است که مرگ و زندگی من چه تأثیری بر زندگی دیگران داشته باشد». مرگ یداله موجی از تأثر را در میان نیروهای سیاسی و فعالین چپ برانگیخته است. چه صمیمیتی در پیامهای مربوط بهمرگ یداله دیده میشود. اگر حتی ذرهای از این صمیمیتها هم واقعی باشد، میتوان بهآینده خوشبین بود. خوشبین بود بهاینکه دیگر هیچ فعال صدیق جنبش کارگری، هیچ رهبر کارگری فداکار و از خودگذشتهای، اینچنین مورد آماج حملات و کینهتوزیهایی قرار نگیرد که یداله بهتوالی در معرض آن قرار داشت. اگر چنین شود، آنگاه یداله در مرگ خویش نیز جنبش طبقه محرومان از ثروت، جنبش طبقه خویش، را گامی بهجلو رانده است.
یاد یدو را همواره گرامی میداریم، در برابر زندگی پرافتخارش سر تعظیم فرود میآوریم و با تلاش در راه آرمانهایی که آرمانهای او نیز بودند، زندگی او را ارج میگذاریم.
بدرود رفیق، بدرود.
عباس فرد، بهمن شفیق
6 فوریه 2010
17 بهمن 88
0 نظرات:
ارسال یک نظر
برای ارسال نظر : بعد از نوشتن نظرتان در انتخاب نمایه یک گزینه را انتخاب کنید در صورتی که نمیخواهید مشخصات تان درج شود " ناشناس" را انتخاب نموده و نظر را ارسال کنید در صورت مواجه شدن با پیغام خطا دوباره بر روی دکمه ارسال نظر کلیک کنید.
مطالبی که حاوی کلمات رکيک و توهين آمیز باشد درج نميشوند.