فرزاد جاسمی / یا مرگ یا رهایی!

به مناسب سالروز زایش جهل و تیره روزی.


بر خیز و طرح نو ریز، از کهنگی رها شو
خود وارهان ز ظلمت، با خویش آشنا شو
زنجیر بردگی را، بگسل فسانه ی شیخ
یکسر نما فراموش، خود بهر خود خدا شو
سرمایه ات به زندان، افکنده دین سلاحش
جرثومه را نگونسار، ز اوهام دین رها شو
دنیای کهنه ی ظلم، با ظالمان بسوزان
فقر و فساد و نکبت، با رزم خود دوا شو
مستثمران به بند آر، ور آیت است خدا را
آزادگی به دست آر، فارغ ز هر جفا شو
تا کی کنی تحمل، تحقیر اهرمن را
بسپارشان به گوری، سلطان ماسوا شو
غافل ز فتنه ی شیخ، تا کی عزیز دلبند
غفلت بس است فارغ، زین مظهر ریا شو
یک عده دزد و شیاد، گویند به شود شیخ
اصلاح دیو مرگست، بی قید وعده ها شو
کفش و کلاه ربایند، از دوستان و پندت
کاین ظالمان ببخشای، پوشنده ی خطا شو
در سالروز ظلمت، بر چین بساط دیوان
با عزم همچو پولاد، گرد آی و همصدا شو
پایان بده به سی سال، ظلم و جنایت و خون
این رزم آخرین است، یا مرگ یا رها شو
***
چهاردهم بهمن ماه هشتاد و هشت
درج شده توسط: اشتراک | در تاريخ : ۱۱/۱۵/۱۳۸۸ |

:: :: :: :: :: :: :: :: :: :: :: ::