لینک جدید اشتراک

www.eshterak.info

۱۳۸۸ بهمن ۱۱, یکشنبه

مجید حسینی / سالگرد انقلاب 57 و کابوس جمهوری اسلامی!

رویدادهای ششم دیماه ، سالگرد انقلاب 57 را به کابوس هولناکی برای جمهوری اسلامی و اپوزیسیون خودی آن تبدیل کرده است. خامنه ای و احمدی نژاد همراه با سردمداران اپوزیسیون رسمی و خانوادگی رژیم، رفسنجانی و موسوی و کروبی و خاتمی از این روز وحشت دارند و جملگی آنها در سایه سرکوب و دستگیریهای وسیع جناح حاکم، جنگ تبلیغاتی گسترده ای را علیه مردم سازمان داده اند. دولت اسلامی بر روی مراسم های "عاشورا" و بهره برداری از جنبه های مذهبی آن و با استفاده از شعارهای ضد آمریکائی و اسرائیلی از موضع ارتجاع اسلامی برای مهار و سرکوب اعتراضات مردم حساب باز کرده بود. اما این برنامه ها نگرفت و مردم این روز را به روز عزای رژیم تبدیل کردند و با تعرض انقلابی خود به نیروهای سرکوبگر و نهادهای دولتی خواب و خیال سران ریز و درشت نظام اسلامی را بر هم زدند.

از آن روز به بعد فاز دیگری در اوضاع سیاسی جامعه ایران شروع شده است. فازی که صف آرائی مردم در آن در مقابل نظام اسلامی و اپوزیسیون رسمی اش بطور فشرده تر و برجسته تر از پیش قرار گرفته است. این صف آرائی جایگاه مهم و حساسی به 22 بهمن به چگونگی رو در روئی مردم با نیروهای جمهوری اسلامی در آن داده است. جامعه و افکار عمومی جهانیان متوجه تدارک آرایش جنگی رژیم با مردم شده اند و آرامش نسبی فعلی خیابانها در میان کاربدستان ریز و درشت نظام اسلامی و نیروهای مزدورش وحشت ایجاد کرده و علاقه مندان به تحولات سیاسی ایران را بفکر واداشته است. همه به سالگرد انقلاب 57 چشم دوخته اند، همه بدنبال پرسو و جو در باره اتفاقات این روزند و 22 بهمن امسال نفس را در سینه ها حبس کرده است. همه متوجه اند رژیم چکار میکند و دارند می بینند که اعمال 30 ساله اش را ادامه میدهد. همه می بینند که این نظام آدمکش با اعدام، با دستگیری هزاران نفراز جوانان مبارز و انقلابی، با جنگ روانی و نسبت دادن افراد دستگیر شده به عوامل خارجی، با تبلیغات حول حضور نظامی آمریکا در خلیج و علم کردن خطر حمله اسرائیل و غیره جنگ بقایش را با مردم پیش می برد و برای 22 بهمن تدارک و آماده سازی میکند. اما نمی توان بطور دقیقی عکس العمل مردم در این روز و جنبش آنها برای بزیر کشیدن حکومت اسلامی را پیش بینی کرد. ولی روشن است که مکانیسم آمادگی و سازماندهی تدارک توده ای با تمام قدرت کار میکند. آماده کردن صفوف توده های مردم و ارتباطات آنها با هم و دیگر ابتکارات مبارزاتی که انجام میدهند بستگی به اقدام فعالین و رهبران این جنبش در محل و تناسب قوای طرفین و بسیاری فاکتورهای دیگر دارد که در بخش آخر این نوشته بدان خواهیم پرداخت. صف آرائی فشرده و سخت مردم و نظام اسلامی در برابر هم و خطر سرنگونی نظام اسلامی ظاهرا و موقتا جناحهای نظام اسلامی را بهم نزدیک کرد، اما در اصل میزان تشتت در میان صفوف هر دو جناح دولتی را از یک طرف و از طرف دیگر عمیق تر شدن اختلافات مابین دو جناح را به همراه آورده است. در این دوره دو جناح نظام بهم نزدیک نشده اند، بلکه ترس از تکرار رویداد 6 دیماه، سبزها و بدرجه ای جناح حاکم را ناچار کرد بهم رو آورند و محتاج همدیگر شدند و با کدهای خانوادگی با هم صحبت کنند. مصاحبه کروبی با فایننشال نمونه برجسته ای در این رابطه است. فایننشال تایمزمی پرسد: موضع شما در مورد رهبری چیست؟ کروبی: "من ولایت فقیه را می پذیرم. جمهوری اسلامی را می پذیرم و قانون اساسی را می پذیرم. با شعارهایی که ساختار شکن هستند موافق نیستم." این روی آوری و تمایل به سازش با جناح حاکم پایدار نخواهد بود فشار مردم می تواند با سرعت بیشتری آنها را از هم دور کند و خصمانه تر از پیش بر سر و روی هم بکوبند. جنبش اعتراضی مردم فعلا آنها را به کنج صدور بیانیه ها و آشتی طلبی کشانده و حتی کیهان شریعتمداری از آشتی طلبی صحبت کرد. همین اندازه از ابراز همدردی و روی آوری جناحها بهم خیل سخنگویان مدافع حفظ نظام و ایدئولوگهای هوادار جنبش سبز را به جلو کشید و با جیغ و داد حول پرهیز از "خشونت" و تاکید بر"قانون گرائی" و "آشتی طلبی" هم آواز با جنایات رژیم میزان حملات تبلیغی خود را علیه مردم و کمونیستها بالا بردند. این دوره ها در سیر تحولات ایران موقتی است شاخص اصلی در تعریف و معرفی اوضاع ایران نیستند. سازش و کنار آمدن دوجناح حکومتی با هم ممکن نیست و خیزش مردم امکان توافق را از هر دوی آنها گرفته است. اگر جناح حاکم بتواند از پس مردم بر آید به حساب جناح "فتنه" درون خود هم خواهد رسید. اما باید توجه کرد که اگر سبزها در مقابل جناح خامنه ای و احمدی نژاد زانو بزنند و سر تسلیم دراز کنند احتمال کودتا و خونریزی بیشتر از طرف جناح خامنه ای بالا میرود. ترس از مردم جناحهای حکومتی را بهم نزدیک کرده و هر دو طرف برای مقابله با مردم و چپ و نیروهای سیاسی سرنگونی طلب محتاج آنند. جریانات مجاز و اپوزیسیون خودی تا وقتیکه مردم در میدان باشند می توانند جست و خیزکنند. هر دو جناح متوجه بیزاری مردم از نظام اسلامی از نوع "سبز" و "سیاه" آن و قوانین مذهبی آنند، مردم دولت اسلامی تعدیل یافته را در هیچ رنگی نمی خواهند.


با وجود تمام اینها سوال این است که احتمالات ممکن در 22 بهمن چیست؟ آیا توده های مردم به خیابان خواهند آمد؟ آیا دولت اسلامی می تواند این روز را بدونه اعتراضات توده ای و بسلامت از سر بگذراند؟ بالاخره کدام اتفاق و رویدادی در این روز نشانه تغییر فضای سیاسی ایران بنفع مردم و به ضرررژیم است؟ اولا، احتمال زیادی هست که توده های مردم سرنگونی طلب و ناراضیان از دولت در اعتراض به رژیم به خیابانها بریزند. امکان زیادی هست مردم این روز را هم مانند روزهای 13 آبان و 16 آذر و روز "عاشورا" از دست رژیم در آورند و به روز اعتراض خود تبدیل کنند. اگر در این روز اعتراضاتی از جانب مردم صورت بگیرد اتفاق مهمی روی داده است، چنین اتفاقی تنها فاکتور تغییر دهنده در اوضاع سیاسی است و گویای مرحله تازه ای از جنبش مردم برای سرنگونی نظام اسلامی است. به میدان آمدن مردم در 22 بهمن بمعنی تثبیت مرحله تعرض انقلابی مردم است که در ششم دیماه آغاز شد. اینجا منظور این نیست که مردم در این روز به نیروها و نهادهای حکومتی تعرض میکنند و یا اگر تعرض کردند این نتیجه را بدنبال خواهد داشت. مسئله این است که جدال سیاسی مردم با دولت بمرحله ای رسیده است که صرف حضورمردم و صف جداگانه اعتراضی و قابل روئیت آنها در سالگرد انقلاب 57، بمعنای شکست رژیم و بی حاصل بودن تقلاهای یکماهه اخیر سران حاکم و اپوزیسیون رسمی آن است. اگر وقوع تظاهرات و اعتراضات توده ای در 22 بهمن نشانه پیشروی جنبش مردم برای سرنگونی به شکل تقابل و تعرض توده ای و در ادامه آن آغاز جنگ توده ای و خیابانی با نیروهای رژیم است، عدم روی ندان اعتراضات مردم در این روز به هیچ وجهی نشانه عقب نشینی این جنبش و دست بالا پیدا کردن رژیم نیست. نتایج سیاسی و اجتماعی حاصل از هر کدام از این رویداد ها یکی نیست. اگرهم در این روز مردم دست به اعتراض نزنند و بنا به آرایش سیاسی و نظامی که رژیم بخود گرفته است تناسب قوا را برای حضور خود در خیابانها مناسب ندانند، روزها و مناسبت های زیادی از این نوع را پیش رو دارند از جمله 8 مارس و چهارشنبه سوری و نوروز و تمام روزهای هفته را.


همگان متوجه اند که دولت اسلامی دوره اضمحلال و فروپاشی و عقب نشینی خود را در برابر با مردم طی میکند و تا کنون ضربات کاری بر پیکر آن وارد آمده و بطور یقین این نظام با این قوار و شکل باقی نخواهد ماند. در هر صورت مردم جلو آمده اند و هم اکنون در جامعه نمای وحشت زده جمهوری اسلامی از 22 بهمن و تدارک آن برای مقابله با این روز قابل دیدن است. سران نیروهای بسیج و سپاه پاسداران بطور مرتب دور هم جمع میشوند، مردم را تهدید میکنند، مجلس جسله میگیرد، قضات مزدور مجازات اعدام را بالای سر جامعه گرفته اند و انگار که دولت و نهادهای گوناگون آن تدارک جنگ با یک کشور خارجی را می بینند. اینها متوجه نیستند که جدال مردم با رژیم حاصل عبور و پشت سر گذاشتن از تمام این موانع است. انقلاب 57 استبداد شاهنشاهی را بزیر کشید و شکی نیست که خیزش اخیر مردم استبداد مذهبی و خامنه ای دیکتاتور سال 2009 را به همان سرنوشت دچار خواهد کرد.


31 ژانویه 2010

مجید حسینی

majid.hosaini@gmail.com

k.mobarez@yahoo.se

Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Delicious :: Digg :: Stumbleupon :: Furl :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed


0 نظرات:

ارسال یک نظر

برای ارسال نظر : بعد از نوشتن نظرتان در انتخاب نمایه یک گزینه را انتخاب کنید در صورتی که نمیخواهید مشخصات تان درج شود " ناشناس" را انتخاب نموده و نظر را ارسال کنید در صورت مواجه شدن با پیغام خطا دوباره بر روی دکمه ارسال نظر کلیک کنید.
مطالبی که حاوی کلمات رکيک و توهين آمیز باشد درج نميشوند.

 
Clicky Web Analytics

Copyright © 2009 www.eshterak.net