در تاریخ معاصر ایران، چهارده بهمن با نام دکتر تقی ارانی در پیوند است. او در این روز در زندان رضاشاه کشته شد. در جو سیاسی حاکم، در زمانی که همه چیز از منظر سیاست نگریسته می شود، متأسفانه ما تا کنون نتوانستهایم، متفکران تاریخ معاصر خویش بازشناسیم. سیاستزدگی ما را به روزمزهگی کشانده و در چنین موقعیتی هیچ چیز در جای بایسته و شایسته خویش قرار ندارد. نگاه ما به مفاهیم و پدیدهها نتوانسته خود را از بندِ سیاستزدگی برهاند، چنانچه سیاست خود نیز در فرهنگِ حاکم به دام "تقلیلگرایی" گرفتار آمده و از علم سیاست به دور مانده است.
در چنین موقعیتیست که دیده می شود؛ از نام و فکر ارانی تا کنون استفاده ابزاری شده. سازمانها، احزاب و یا افرادی کوشیدهاند در پسِ نام او برای خویش ارزش بیافرینند و در مقابل؛ هر آن کس که با اندیشه ارانی همخوان نبوده، او و نام او را از فرهنگ ایران طرد کرده است.
آنجا که فکر آزاد باشد و تفکر در آزادی ببالد، طبیعیست همه دستاوردههای بشریت به راه تمدن، امری همگانی و به همه انسانها تعلق داشته باشند. افکار مارکسِ کمونیست برای جویندگانِ غیرکمونیستِ علم و دانش همان اندازه ارزش دارد که برای کمونیستها. این نه افکارِ "راستِ" سالوادر دالی، بلکه تخیل در آثار اوست که ارزشمند است. نگاه یکبعدی به انسان می تواند به فاجعه ختم گردد. از این روست که می بینم در مراکز دانشگاهی دنیای آزاد، افکار افراد بدون تعلق سیاسی آنان مورد سنجش قرار می گیرد.
دکتر تقی ارانی، از جمله متفکرانِ ایران است که هنوز در تاریخ فرهنگ ما ناشناس مانده. هیاهوی تبلیغاتی و ابزاری را اگر از نام او در این چند دهه بزدائیم، به زور چند صفحه مطلب در باره فکر و کار او به جا می ماند. تفکر کمونیستی او باعث شده تا از سوی دیگران طرد گردد و نتیجه اینکه نامی شایسته از او در تاریخ ایران موجود نیست.
باقر مومنی، اندیشمندِ صاحبنام ایران، در کتاب "دنیای ارانی" کوشیده است، بدور از هرگونه پیشداوری، سیمایی واقعی از او ارایه دارد. او کوشیده است تا شخصیتِ ارانی و فکر او را از دریچه آثارش بازیابد و ارزش نوشتههایش را با توجه به زمان و موقعیت کشور نشان دهد.
مومنی تحقیق خویش را با مجله "دنیا" آغاز می کند، نشریهای که در سال 1312بنیان گرفت و کمی بیش از یک سال در دوازده شماره انتشار یافت و اکنون با گذشت هفت دهه هنوز مطالبی از آن تازگی دارند. بر روی جلد مجله نوشته شده؛ "دنیا در مسائل علمی، صنعتی، اجتماعی و هنری از نظر اصول مادی بحث می کند."
با نگاهی به مطالب "دنیا" می توان پی برد که بسیاری از مقولات علمی و ادبی و هنری برای نخستین بار از طریق آن به جامعه ایران راه یافته: انتقال سینما و عکس با بیسیم، اتم و بُعد چهارم، تکامل و ارث، پسیکولوژی خواب، فضای چندبُعدی و فرضیه نسبی، اسرار سلول و اعصاب، فیلم و فیلم ناطق، عرفان و اصول مادی، جبر و اختیار، ماتریالیسم و ایدآلیسم، دیالکتیک منطق، ارزش و کار، زن و ماتریالیسم، هنر و ماتریالیسم، ارزش ادبی رمان، و...
هدف مجله را گردانندگان آن چنین اعلام داشته بودند؛ "مجله دنیا جدیت خواهد کرد فکر خوانند خود را با درجه تمدن امروزی بشر آشنا کرده، بدو مرتباً جریان و تکامل این تمدن را نشان دهد." دنیا که برای "منورالفکرهای جامعه منتشر می شد و می خواست بر آنها تأثیر بگذارد"، خوانندگان خویش را با آخرین کشفیات و اختراعات علمی و صنعتی جهان آشنا می کرد. از ماشینیسم می نوشت، نژادپرستی را محکوم، خطر فاشیسم را گوشزد می کرد، از برابری زن و مرد و حضور زن در جامعه سخن می گفت، از تئوری تکامل حیات می نوشت و به دستاوردهای پسیکولوژی می پرداخت، از ادبیات مدرن اروپا نمونه می آورد و به بازبینی ادبیات کهن ایران و اینکه به جهان گذشته تعلق دارند، تأکید داشت. حتا به پیرایش زبان فارسی توجه داشت. شاید جالب باشد که بدانیم واژههایی چون؛ دبستان، دبستانی، بهبخشید، سپاسگزارم، سپاس دارم و...در این عرصه، از پیشنهادات شخص ارانیست که در فارسی امروز به کار برده می شوند.
مجله دنیا را ارانی در جوّ پلیسی زمان رضاشاه، به همراه بزرگ علوی و ایرج اسکندری و با همکاری عدهای روشنفکران دیگر منتشر می کرد. خوانندگان مجله بیشتر دانشجویان و دانشآموزان بودند.
ارزش واقعی مقالات دنیا، بحثبرانگیز بودن آن بود که خواننده را وادار به بحث می کرد. به قول انور خامهای از یاران ارانی، دنیا صریحاً وارد مسائل روز کشور نمی شد ولی نسبت به بنیادهای جامعه آن روز...عمیقاً انتقادی بود...از دینامیسم و تحرک اجتماعی و اقتصادی، و از شعر و هنر نو دفاع می کرد."
با بازداشت ارانی و یاران او که به "گروه 53 نفر" معروفند، انتشار دنیا متوقف شد. اگرچه شخص ارانی در سن 37سالگی در زندان کشته شد ولی افرد این گروه که بسیاری از آنها در رابطه با "دنیا" به حلقه یاران ارانی درآمده بودند، سالها بعد، از جمله نقشآفرینان عرصه سیاست، هنر و ادبیات در تاریح اجتماعی ایران تبدیل شدند. آنان از تأثیرگذارترین افراد جامعه، پس از سقوط رضاشاه در ایران بودهاند.
ارانی اما خود که بود؟ در پانزده شهریور 1281 در تبریز متولد شد، پس از اخذ دیپلم ، وارد مدرسهی عالی طب تهران شد، در سال 1301 عازم برلین شد، در سال 1307 دکترا گرفت. مدتی در "السنه شرقی در دانشگاه برلین" به تدریس اشتغال داشت و تعدادی از آثار ادبیات کهن ایران را برای این دانشگاه آماده چاپ می کند. در فرنگ با نشریات "ایرانشهر" و "نامه فرنگستان" همکاری داشت. در همین زمان با گروهی از ایرانیان "فرقه جمهوری انقلابی ایران" را بنیان می گذارند که سازمانیست مخفی و برای سرنگونی رژیم رضاشاه، برای "استقرار حکومت ملی" مبارزه آغاز می کند.
پس از بازگشت به ایران، به عنوان معلم در مدارس صنعتی و هنرستان و دانشسرا به کار مشغول می شود. در کنار
فعالیتهای شغلی به فعالیت گسترده سیاسی و فرهنگی و اجتماعی روی می آورد. کار مخفی را در خفقان موجود با کار علنی پیوند می زند، گروه بزرگی از نسل جدید را به تکاپو می کشاند. در کنار مجله گروههای مطالعه، ترجمه، پژوهش تشکیل می دهد، می کوشد در صحتِ تئوری شناختِ ماتریالیستی، واقعیت جهان خارج را در ذهن انسان، با استفاده از علوم مختلف توضیح دهد.
با نگاهی به آثار وی می توان دریافت که بسیاری از مفاهیم علمی را نخستینبار او در ایران طرح کرد و این چیزیست
که هنوز در باره آن ننوشتهاند و جامعه ما با آن بیگانه است. باقر مومنی کوشیده است تا در "دنیای ارانی" به
گوشههایی از آن بپردازد. تا کنون کسی به این شکل و از این زاویه به ارانی و کار او نپرداخته است . ارزش این کار
نیز در همین است. در اینکه؛ در میان آثار ارانی و زندگیاش، سیمای تازهای از او کشف گردد تا تابناک و جاوید در
تاریخ ایران بدرخشد.
در این شکی نیست که در کشاکش هویتیابی جامعه، ما دگربار به ارانی بازخواهیم گشت.
کتاب "دنیای ارانی" را "انتشارات خجسته" در تهران منتشر کرده است.
در چنین موقعیتیست که دیده می شود؛ از نام و فکر ارانی تا کنون استفاده ابزاری شده. سازمانها، احزاب و یا افرادی کوشیدهاند در پسِ نام او برای خویش ارزش بیافرینند و در مقابل؛ هر آن کس که با اندیشه ارانی همخوان نبوده، او و نام او را از فرهنگ ایران طرد کرده است.
آنجا که فکر آزاد باشد و تفکر در آزادی ببالد، طبیعیست همه دستاوردههای بشریت به راه تمدن، امری همگانی و به همه انسانها تعلق داشته باشند. افکار مارکسِ کمونیست برای جویندگانِ غیرکمونیستِ علم و دانش همان اندازه ارزش دارد که برای کمونیستها. این نه افکارِ "راستِ" سالوادر دالی، بلکه تخیل در آثار اوست که ارزشمند است. نگاه یکبعدی به انسان می تواند به فاجعه ختم گردد. از این روست که می بینم در مراکز دانشگاهی دنیای آزاد، افکار افراد بدون تعلق سیاسی آنان مورد سنجش قرار می گیرد.
دکتر تقی ارانی، از جمله متفکرانِ ایران است که هنوز در تاریخ فرهنگ ما ناشناس مانده. هیاهوی تبلیغاتی و ابزاری را اگر از نام او در این چند دهه بزدائیم، به زور چند صفحه مطلب در باره فکر و کار او به جا می ماند. تفکر کمونیستی او باعث شده تا از سوی دیگران طرد گردد و نتیجه اینکه نامی شایسته از او در تاریخ ایران موجود نیست.
باقر مومنی، اندیشمندِ صاحبنام ایران، در کتاب "دنیای ارانی" کوشیده است، بدور از هرگونه پیشداوری، سیمایی واقعی از او ارایه دارد. او کوشیده است تا شخصیتِ ارانی و فکر او را از دریچه آثارش بازیابد و ارزش نوشتههایش را با توجه به زمان و موقعیت کشور نشان دهد.
مومنی تحقیق خویش را با مجله "دنیا" آغاز می کند، نشریهای که در سال 1312بنیان گرفت و کمی بیش از یک سال در دوازده شماره انتشار یافت و اکنون با گذشت هفت دهه هنوز مطالبی از آن تازگی دارند. بر روی جلد مجله نوشته شده؛ "دنیا در مسائل علمی، صنعتی، اجتماعی و هنری از نظر اصول مادی بحث می کند."
با نگاهی به مطالب "دنیا" می توان پی برد که بسیاری از مقولات علمی و ادبی و هنری برای نخستین بار از طریق آن به جامعه ایران راه یافته: انتقال سینما و عکس با بیسیم، اتم و بُعد چهارم، تکامل و ارث، پسیکولوژی خواب، فضای چندبُعدی و فرضیه نسبی، اسرار سلول و اعصاب، فیلم و فیلم ناطق، عرفان و اصول مادی، جبر و اختیار، ماتریالیسم و ایدآلیسم، دیالکتیک منطق، ارزش و کار، زن و ماتریالیسم، هنر و ماتریالیسم، ارزش ادبی رمان، و...
هدف مجله را گردانندگان آن چنین اعلام داشته بودند؛ "مجله دنیا جدیت خواهد کرد فکر خوانند خود را با درجه تمدن امروزی بشر آشنا کرده، بدو مرتباً جریان و تکامل این تمدن را نشان دهد." دنیا که برای "منورالفکرهای جامعه منتشر می شد و می خواست بر آنها تأثیر بگذارد"، خوانندگان خویش را با آخرین کشفیات و اختراعات علمی و صنعتی جهان آشنا می کرد. از ماشینیسم می نوشت، نژادپرستی را محکوم، خطر فاشیسم را گوشزد می کرد، از برابری زن و مرد و حضور زن در جامعه سخن می گفت، از تئوری تکامل حیات می نوشت و به دستاوردهای پسیکولوژی می پرداخت، از ادبیات مدرن اروپا نمونه می آورد و به بازبینی ادبیات کهن ایران و اینکه به جهان گذشته تعلق دارند، تأکید داشت. حتا به پیرایش زبان فارسی توجه داشت. شاید جالب باشد که بدانیم واژههایی چون؛ دبستان، دبستانی، بهبخشید، سپاسگزارم، سپاس دارم و...در این عرصه، از پیشنهادات شخص ارانیست که در فارسی امروز به کار برده می شوند.
مجله دنیا را ارانی در جوّ پلیسی زمان رضاشاه، به همراه بزرگ علوی و ایرج اسکندری و با همکاری عدهای روشنفکران دیگر منتشر می کرد. خوانندگان مجله بیشتر دانشجویان و دانشآموزان بودند.
ارزش واقعی مقالات دنیا، بحثبرانگیز بودن آن بود که خواننده را وادار به بحث می کرد. به قول انور خامهای از یاران ارانی، دنیا صریحاً وارد مسائل روز کشور نمی شد ولی نسبت به بنیادهای جامعه آن روز...عمیقاً انتقادی بود...از دینامیسم و تحرک اجتماعی و اقتصادی، و از شعر و هنر نو دفاع می کرد."
با بازداشت ارانی و یاران او که به "گروه 53 نفر" معروفند، انتشار دنیا متوقف شد. اگرچه شخص ارانی در سن 37سالگی در زندان کشته شد ولی افرد این گروه که بسیاری از آنها در رابطه با "دنیا" به حلقه یاران ارانی درآمده بودند، سالها بعد، از جمله نقشآفرینان عرصه سیاست، هنر و ادبیات در تاریح اجتماعی ایران تبدیل شدند. آنان از تأثیرگذارترین افراد جامعه، پس از سقوط رضاشاه در ایران بودهاند.
ارانی اما خود که بود؟ در پانزده شهریور 1281 در تبریز متولد شد، پس از اخذ دیپلم ، وارد مدرسهی عالی طب تهران شد، در سال 1301 عازم برلین شد، در سال 1307 دکترا گرفت. مدتی در "السنه شرقی در دانشگاه برلین" به تدریس اشتغال داشت و تعدادی از آثار ادبیات کهن ایران را برای این دانشگاه آماده چاپ می کند. در فرنگ با نشریات "ایرانشهر" و "نامه فرنگستان" همکاری داشت. در همین زمان با گروهی از ایرانیان "فرقه جمهوری انقلابی ایران" را بنیان می گذارند که سازمانیست مخفی و برای سرنگونی رژیم رضاشاه، برای "استقرار حکومت ملی" مبارزه آغاز می کند.
پس از بازگشت به ایران، به عنوان معلم در مدارس صنعتی و هنرستان و دانشسرا به کار مشغول می شود. در کنار
فعالیتهای شغلی به فعالیت گسترده سیاسی و فرهنگی و اجتماعی روی می آورد. کار مخفی را در خفقان موجود با کار علنی پیوند می زند، گروه بزرگی از نسل جدید را به تکاپو می کشاند. در کنار مجله گروههای مطالعه، ترجمه، پژوهش تشکیل می دهد، می کوشد در صحتِ تئوری شناختِ ماتریالیستی، واقعیت جهان خارج را در ذهن انسان، با استفاده از علوم مختلف توضیح دهد.
با نگاهی به آثار وی می توان دریافت که بسیاری از مفاهیم علمی را نخستینبار او در ایران طرح کرد و این چیزیست
که هنوز در باره آن ننوشتهاند و جامعه ما با آن بیگانه است. باقر مومنی کوشیده است تا در "دنیای ارانی" به
گوشههایی از آن بپردازد. تا کنون کسی به این شکل و از این زاویه به ارانی و کار او نپرداخته است . ارزش این کار
نیز در همین است. در اینکه؛ در میان آثار ارانی و زندگیاش، سیمای تازهای از او کشف گردد تا تابناک و جاوید در
تاریخ ایران بدرخشد.
در این شکی نیست که در کشاکش هویتیابی جامعه، ما دگربار به ارانی بازخواهیم گشت.
کتاب "دنیای ارانی" را "انتشارات خجسته" در تهران منتشر کرده است.
0 نظرات:
ارسال یک نظر
برای ارسال نظر : بعد از نوشتن نظرتان در انتخاب نمایه یک گزینه را انتخاب کنید در صورتی که نمیخواهید مشخصات تان درج شود " ناشناس" را انتخاب نموده و نظر را ارسال کنید در صورت مواجه شدن با پیغام خطا دوباره بر روی دکمه ارسال نظر کلیک کنید.
مطالبی که حاوی کلمات رکيک و توهين آمیز باشد درج نميشوند.