لینک جدید اشتراک

www.eshterak.info

۱۳۸۸ دی ۹, چهارشنبه

اسماعیل هوشیار / آخرین نقد 2009 با حاشیه اش

دوست عزیز آقای هوشیار
تعدادی ای میل از شما در موارد مختلف دریافت کردم. اسمی را که برای خود انتخاب کردید "هوشیار" باید بیانگر محتوای نوشته های شما نیز باشد. شما یک نکته بسیار مهم را در نوشته های حود یا آگاهانه و یا ناآگاهانه با درک بسیار غلط و غیر علمی منعکس میکنید که به نظر من بزرگترین خطا از نظر نیروهای مترقی و میهن پرست و انسان دوست میباشد. یک بار در مقاله ایکه درمورد مجاحدین نوشتید و بار دیگر در آخرین مقاله تان "بیمه نامه" که مطرح کردید که جنبش "از ایده ئولوژی ها عبور کرده". حالا من از شما این سئوال را میکنم. آیا شما در سطح کره زمین انسانی بدون ایده ئولوژی میتوانید پیدا کنید؟ امکان ندارد. مارکسیست-لنینیستها معتقدند که در تمام جوامع طبقاتی، هر نظریه، طرز تفکر فلسفی یا غیر فلسفی مهر ایده ئولوژیک یا طبقاتی خورده. لنین دراین رابطه میگوید "در پس هر کلمه، عبارت، نوشته و نظریه فلسفی و غیر فلسفی منافع طبقاتی نهفته" وهمچنین مارکس در این رابطه میکوید "ایده ئولوژی و افکار هیئت حاکمه در هر جامعه طبقاتی و در هر عصری تعین کننده ایده ئولوژی و افکار آن جامعه است". به عنوان مثال، در حال حاظر در آمریکا سرمایه داری به منتها درجه از رشد خود یعنی به انحصارات فرا ملی رسیده است، این انحصارات با سرمایه های ما لتی تریلیونی کلیه دستگاه های عریض و طویل تبلیغاتی، سنای آمریکا، پرزیدنسی، بزرگترین ارتش نیرومند دنیا، پیشرفته ترین پلیس فاشیستی، دروس دانشگاه ها و بالا خره بر مال و جان مردم کنترل ایده ئولوژیک دارند و این ایده ئولوژی نیرومند ارتجاعی، ایده ئولوژی بورژوائی نامیده میشود. بطور خلاصه بگم که ما در سطح کره زمین دو نوع ایده ئولوژی بیشتر نداریم و آن ایده ئولوژی های کار وسرمایه است و تا زمانیکه تظاد آشتی ناپزیر بین این دو حل نشوند اپورتونیستها و خائنین از این آب گل آلود ماهی خواهند گرفت. جمهوری اسلامی حکومت سرمایه داری وابسته است، درست مثل سایر کشورهای پیرامونی وابسته به سرمایه داری غرب. از این گذشته مگر زمان شاه خائن و نوکر امپریالیسم آمریکا مردم ما در فقر و فاقه نبودند؟ مگر ده ها هزار زندانی سیاسی در سیاه چالهای رژم شاه که با دستگاههای شکنجه ساخت اسرائیل شکنجه میشدند، نبودند؟ مگر سازمان جهنمی ساواک توسط سازمان فاشیستی سیا در سال 1957 بوجود نیامد؟ مگر این ظلم بیش از حد رژیم شاه نبود که بالاخره منجر به انقلاب و سرنگونی اش شد که بعداً با تصمیم 7 کشور سرمایه داری در نشست گواتلوپ به انقلاب خیانت شد و خمینی دجال را بر تخت نشاندند؟ شما براحتی عنوان میکنید که گذشته گذشته است و هر چه بود گذشت، مگر شما نمیدانید که گذشته تاریخی چراغ راه آینده برای هر ملتی است، اگر بخواهند انقلاب ( وبا کسب استقلال راستین) کنند وکشور را از بند استثمار و استعمار نجات دهند؟ مگر شما نمیدانید که با شناخت دقیق از تاریخ خود است که منجر به جلوگیری از اشتباهات گذشته در آینده میگردد؟ شما کوچکترین اسمی از مغوله استثمار و استعمار در ایران نمیاورید. شما به مردم نمیگوئید که این جمهوری اسلامی را انحصارات بزرگ امپریالیست بر مسند قدرت نشاندند. شما به مردم نمیگوئید که هیچکدام از این نیروهای امپریالیستی غارتگر حاضر به برچیده شدن این نظام نکبتبار قرون وسطائی نیستند. شما به مردم نمیگوئید که از این 18 کانال تلویزیونی در آمریکا، 12 کانال متعلق به سلطنت طلبهای خائن است که دائماً تبلیغ علیه نیروهای حقیقتاً راستین و استقلال طلب میکنند و افکار انسانهای نا آگاه را گمراه میکنند و بقیه کانالها متعلق به جمهوری اسلامیست. شما به مردم نمیگوئید که بیشتر مخارج این کانالهای سلطنت طلب را سازمان سیا میپردازد. در غیر این صورت چرا سازمانهای مترقی قادر به ایجاد کانال تلویزیونی و رادیوئی نیستند؟ شما به مردم نمیگوئید که اولین فرضیه جامعه سرمایه داری منافع شخصی، فردگرائی، رقابت منفی، حسادت، نخوت، روحیه اتقام جوئی، خودمرکر بینی، بی تفاوتی نسبت به یکدیگر و بالاخره ضعیف کشی است که در نتیجه ایده ئولوژی آن را بسیار ارتجائی میکند. شما به مردم نمیگوئید که بزرگترین انقلابات سوسیالیستی در قرن گذشته در روسیه و چین رخ داد که علی رغم شکست آنها، این دو کشور را از فقر و گرسنگی و بیسوادی و امراض متعدد نجات داد و آنها را تبدیل به قدرت های بزرگ صنعتی کرد. شما به مردم نمیگوئید که این جنبش (به اعتراف موسوی و کرروبی) از جریان سبز مدتهاست که عبور کرده و درحال رادیکال شدن است. و بالاخره شما به مردم نمیگوئید که مارکس که بعنوان بزرگترین متفکریکه تا بحال از رحم مادرش به دنیا آمده فقط بخاطر دو کشو بزرگ علمی است که محبوبیتش را کسب کرده و این دو کشو بزرگ یکی در زمینه" قانون ارزش اضافه" و دیگری در زمینه ماتریالیسم تاریخی که مطرح میکند در تمام طول تاریخ، "مبارزه طبقاتی نیروی محرکه تاریخ بوده" و خواهد بود. شما فکر نمیکنید که جوامع سرمایه داری خود محصول انقلابات خونین دوران گذار از فئودالیسم بوده اند که حدوداً 400 سال یطول انجامید تا توانست پایه های اقتصادی خودشان را در جهان تثبیت کنند؟ در این زمینه من شما را به کتاب "لودویگ فویرباخ و پایان فلسفه کلاسیک آلمان" از انگلس و "امپریالیسم به مثابه بالاترین مرحله سرمایه داری" از لنین ارجاع میدهم تا ببینید آیا خواندن تاریخ ارزش دارد یا خیر.
نوشته های شما تا آنجائیکه جمهوری اسلامی را با تمام جناحبندیهای ارتجاعی اش افشا میکند قابل تحسین و تقدیر است ولی تا زمانیکه مردم را از سرمایه های جهانی که در مورد ایران در حال حاظر با هم در رقابت و تبانی قرار دارند و برای ایران نقشه های شوم و پلید دیگری را دارند مطلع نسازید، با رفتن جمهوری اسلامی هیچ منفعتی برای مردم ما بویژه زحمتگشان ما ندارد. چون این رژیم با سرنگونی میرود و رژیم دست نشانده و خونخوار دیگری میاید و باز هم برای همه ما همان آش و همان کاسه خواهد بود.
از شما خواهش دارم در این نوشته تعمق کنید.

عطاری .

جواب از من یا همان حاشیه
با سپاس فراوان از شما ونظراتتان
من با هیچکدام از نظرات شما مخالف نیستم و اصراری هم ندارم که تمام نکات و نظرات من درست است . من هم کاملا با شما موافقم که باید از گذشته درس گرفت ....اما باز هم میگویم هیچ شکلی از گذشته در هیچ زمینه ایی به درد قدمهای آینده نمیخورد . آینده باید نو و جدید باشد قابل کپی از گذشته نیست . هر گونه کپی برداری از گذشته پیشاپیش محکوم به شکست است . و این فقط نظر نیست بلکه تجربه هم است . آنچه که انقلاب شوروی را به شکست کشاند هزار و یک عامل داشت که یکی از این عوامل ریشه ایی و اصلی بود و آن هم کپی کردن همان سیستم اقتصادی انقلاب بورژوازی بود که فقط شکل و نام آن عوض شد و اقتصاد دولتی نام گرفت اما در محتوا با تمامی آن مجموعه ایی که جدید و نو بود همخوانی نداشت . دیر یا زود بورژوازی در تمامییت آن باید پشت سر گذاشته شود وشروع مرحله بعد از نظر تاریخی قطعی است اجباری است قانونمند است همان تکامل است....اما تحت هیچ شرایطی این شروع یا مولود نه شکلش و نه زمانش و نه مکانش .....قابل پیش بینی و قابل کپی برداری نیست .
ضد انقلاب با تمامی عوامل و امکاناتش ....ظاهرا قدرت انطباق بیشتری دارد تا بقیه نیروها ی اپوزسیون.....! این جنبش از ایدئولوژیها عبور کرده....به صفت اینکه اجازه ندهد در یک محدوده و قالب خاصی اسیر بماند تا بو بگیرد . نه مارکس حرفش غلط بود و است و نه لنین و نه هیچ نقطه روشن تاریخی دیگر....! اما یادمان نرود جامعه جدول مندلیوف نیست که کادر و چارچوب قوانین آن تا به ابد ثابت باشد و حتی قابل پیش بینی نیست ! من آدمی هستم با 44 سال سن که 1000 سال هم زنده باشم و بهترین خاطرات را هم از دوران 7 سالگی داشته باشم ولی باز هم لباسهای دوران 7 سالگی و شیرینی خاطرات آن هیچ تضادی از امروز و 44 سالگی حل نمیکند بلکه اصرار بر گذشته فقط سرعت مرا کند و حتی متوقفم میکند . من هم با شما موافقم که رفتن جمهوری اسلامی ممکن است در استراتژی تفاوت ماهوی زیادی نداشته باشد. با رفتن جمهوری اسلامی سرمایه داری سرنگون نمیشود . اما با رفتن جمهوری اسلامی من و شما و بقیه راحتر به کار و فکر خودمان و رشد و بلوغ هر چه بیشتر خواهیم رسید .
اصالت با ایدئولوژی نیست اصالت با انسان است . ایدئولوژی فقط یک ابزار است . قبل از تدوین ایدئولوژی هم انسان سالیان در مسیر تاریخی خودش به جلو آمد . حتی اگر این ابزار کشف و تدوین نمیشد باز هم انسان در مسیر تاریخی خودش به جلو میآمد . قرار بود ایدئولوژی به مثابه نقشه راه کار را سهل تر کند که متاسفانه در عمل فقط کار را سختر کرد . اشکال در ایدئولوژی نیست . اشکال در ماست در همه ما که از ایدئولوژی هر کس هر برداشتی دوست دارد میکند !!!
من خوشحالم که این جنبش از ایدئولوژیها عبور کرده...چون متاسفانه تنظیم غلطی با ایدئولوژی از گذشته در جامعه سیاسی ایران هنوز رایج است . مثل چاقو که وقتی دکتر جراح دست میگیرد جان انسانی را نجات میدهد و وقتی سربازان اسلام دست میگیرند با آن فقط میکشند . یک نگاهی به صحنه سیاسی و همه نیروها بکنید که هر کس و جریانی به چه شکلی با ایدئولوژی چه رابطه ایی دارد و بعد به واسطه همین ایدئولوژی با دیگران چه تنطیم رابطه ایی دارد ؟ در تمام طول تاریخ "مبارزه طبقاتی" نیروی محرکه تاریخ بوده....و ایدئولوژی به صفت رایج امروز فقط سد کننده حرکت تاریخی انسان و جامعه شد .
با همین توضیحات اندک و انبوهی تجربه ، چرا هنوز هم عده ایی در خدمت و اسیر ایدئولوژی هستند و نه ایدئولوژی در خدمت انسان ؟!!
من از این نظم موجود و این پیکر بیمار سرمایه داری دلم خون است . اگر فقط به زبان آمار و ارقام حرف بزنیم شاید کمی از عمق فاجعه را بفهمیم . میلیاردها انسان در زیر چتر همین نظم موجود از طبیعی ترین حق خودش یعنی خوردن و آشامیدن و سر پناهی برای خواب محروم است .هم غذا هست و هم طبیعت با همه مهربان است ...اما یک پدیده ایی به نام قانون اقتصاد این حق طبیعی را از انسان گرفته و این نظم نوین در حالی که ضد انسانیترین قوانین را اعمال میکند ضد بشری ترین ضوابط را برای حفظ نظم اقتصادی تصویب میکند ....همه چیز دارد هم قدرت تولید و هم امکانات و هم ........به جز شعور انسانی که ندارد و طبیعت تا به امروز که خیلی مهریان بوده است .
با این همه این پیکره بیمار در بستر تاریخی و روند طبیعی مسیرش طی طریق میکند . رژیم اسلام که حداقل ازدوران تاریخی اش 400 سال گذشته است یعنی از به گور سپردن مذهب در رنسانس اروپا . و حالا به هر دلیل که جای باز کردن آن در این نوشته نیست این جنازه را از قبر بیرون کشیده ...رنگش کرده و قالبش کردند . اما خیلی زود جامعه متوجه شد این جنازه هیچ ربطی به هیچ نقطه ایی ازامروز ندارد .من نمیدانم که با رفتن و به خاک سپردن اسلام توسط مردم بعدش چه میشود و که میاید ؟!! اما میدانم که شرایط رو به جلو است . میلیاردها انسان در زمین و بیش از 70 میلیون انسان در ایران ، هر روزی که میگذرد حرفش ، رنگش ، نگاهش ، و همه چیزش لحظه به لحظه در تحول و تغییر است و هر لحظه میتوانند مالک فکری و حسی جدید باشند . نیروها و احزاب سیاسی ایرانی باید ازبازی کردن نقش پیامبرانی که همه چیز را میدانند دست بردارند تا بتوانند با تغییر آشتی کنند !
اگر اکسیژن تازه ایی در جایی دیدی به من هم خبر بده !
پایدار باشی
30.12.2009
اسماعیل هوشیار
ژنو
www.tipf.info
hoshyaresmaeil@yahoo.com

Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Delicious :: Digg :: Stumbleupon :: Furl :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed


0 نظرات:

ارسال یک نظر

برای ارسال نظر : بعد از نوشتن نظرتان در انتخاب نمایه یک گزینه را انتخاب کنید در صورتی که نمیخواهید مشخصات تان درج شود " ناشناس" را انتخاب نموده و نظر را ارسال کنید در صورت مواجه شدن با پیغام خطا دوباره بر روی دکمه ارسال نظر کلیک کنید.
مطالبی که حاوی کلمات رکيک و توهين آمیز باشد درج نميشوند.

 
Clicky Web Analytics

Copyright © 2009 www.eshterak.net