لینک جدید اشتراک

www.eshterak.info

۱۳۸۸ دی ۱۳, یکشنبه

اسماعیل مولودی / روند جنبش برابری طلب و موقعیت نیرو ها! در حاشیه بیانیه های اخیر سران اصلاح طلب

۱۳ دیماه ۱۳۸۸
حتما همه بیانیه شماره 17 آقای میر حسین موسوی را دیده اند. این بیانیه و بیانیه قبلی هاشمی رفسنجانی و همچنین بیانیه دیروز 12 دیماه 1388رئیس مجمع تشخیص مصلحت آیینه تمام نمایی هستند که موقعیت جنبش سرنگونی را نشان میدهند. در بیانیه آقای رفسنجانی در تاریخ اوائل شهریور 1388 رهبری علی خامنه ای را تایید کرد ولی نق نق زنان خواستار رسیدگی به مسائل و اتحاد شد. در بیانیه شماره 17 موسوی ریاست جمهوری احمدی نژاد را برسمیت شناخته اما خواستار ایجاد فضای وحدت در جامعه شده و نیز تاکید بر قانون اساسی دارد. اما رئیس تشخیص مصلحت نظام بتاریخ شنبه 12 دیماه بیانیه ای دیگر صادر کرده (بیانیه اخیر هاشمی رفسنجانی) اشاره شده به هتاکان به عاشورای حسینی باید برخورد شود. ارزش مصرف تمام این بیانیه ها درست در جایی است که جنبش برابری طلب رادیکال شده دارد بتدریج راه خودرا از موسوی/ کروبی و ملی/ مذهبی ها جدا میکند. ملی/ مذهبی هایی که مدتی خودرا همراه این اعتراض اجتماعی و رادیکال کردند.


برای روشن شدن مطلب دوست دارم جایگاه و موقعیت جنبش را اشاره ای دوباره نمایم تا متوجه شویم که ارزش مصرف هر کدام از این بیانیه ها چیست!

رفسنجانی در 20 اوت وقتی از طرف جنبش اعتراضی مورد سوال قرار گرفت و نیز مجبور به موضعگیری شد، بیانیه ای داد و رهبری علی خامنه ای را تایید کرد و راه خودرا از گروه کروبی و موسوی تا اندازه ای جدا کرد زیرا در آندوران گویا رفسنجانی حاضر نشده بود به نامه پراکنی های کروبی در مورد تجاوز به زندانیان جواب دهد. بدینوسیله راه خودرا تا اندازه ای مشخص کرد. زیرا رفسنجانی بعنوان یک آخوند مصلحت خودرا تشخیص داد و به اصل ولایت فقیه و تایید رهبر روی آورد یعنی محترمانه توبه نامه اش را نوشت اما هنوز هم گاهگاهی نق میزند و این چاشنی هویت رفسنجانی در معاملات سیاسی است.


بیانیه شماره 17 موسوی همان جهت را دارد اما در مقطعی دیگر. در اوائل شهریور 1388 رفسنجانی آگاه شد که مبارزات مردم برای مسئله انتخابات ریاست جمهوری نیست اگرچه بهانه شد. رفسنجانی خشم مردم را آنزمان دید و تشخیص داد که مسئله کل نظام است. اما موسوی با توجه به موضعی که گرفته بود و باتوجه به فشاری که از پایین برش میآمد تا عاشورا توانست کجدار و مریض خودرا هم نوای جنبش کند. موسوی در بیانیه اش هم میگوید که او پیام یا اطلاعیه نداده و مردم خود ابتکار بدست گرفته اند. موسوی موقعیت ضعیف خودرا وقتی متوجه شد که مردم در ماه مرداد حاضر نشدند در چهله جانباختگان به مساجد و تکایا روی آورند و در خیابان حضور پیدا کردند. موسوی هم لنگان لنگان دنبال صف میلیونی مردم افتاد. بیانیه اخیر موسوی در راستای این واقعیت است که جنبش رادیکال در حال تداوم و قدرتمند شدن است. اتقاقات عاشورا یک شبه نیست بلکه بر بستر تداوم مبارزاتی است که شرکت کنندگان در آن کمر به نابودی جمهوری اسلامی بسته اند. مبارزات مردم آزاده در ایران جایگاه و هویت خودرا از سالها به اثبات رسانده است. این مبارزات از ده سال قبل شروع شده و با توجه به افت و خیز هایش هر دوره تلاش نموده صف مستقل خودرا معین کند. صف سرنگونی جمهوری اسلامی. در این بستر و در مقاطع مختلف نیروهای ناراضی از جمهوری اسلامی از جنبشهای مختلف تلاش نموده اند به فراخور حال و موضع گیری سیاسی خود و جایگاه طبقاتی به این جنبش بپیوندند. یعنی در بستر مبارزه اجتماعی کنونی که در ایران وجود دارد و از ده سال قبل بطور جدی هر گاه و بیگاهی سر بلند کرده نیرو های سیاسی در جامعه تلاش نموده اند از آن استفاده کنند و در هر دوره یا به آن وصل شده اند و یا از آن خارج گردیده اند. مسئله این است که خواست سرنگونی جمهوری اسلامی جنبشی رادیکال و برابری طلب در بطن جامعه است. نیرو های سیاسی چه در داخل حکومت مثل موسوی و کروبی چه در خارج حکومت مثل دیگر نیروهای ملی /مذهبی، سلطنت طلبان و یا هر کدام از نیروهای بورژوایی تلاش نموده اند از آن استفاده کنند. اما جنبش سرنگونی طلب در این میان یاران اصلی خود یعنی مردم آزاده، کارگران، زنان و دانشجویان را در مسیر حرکت خود متحد میکند و همین اتحاد و رادیکالیسم باعث میشود نیروهای بورژوایی و مذهبی مجبور به موضعگیری شوند. وقتی هم موضع میگیرند نشان میدهند هدف و متدولوژی شان فرسنگها از جنبش سرنگونی طلب و برابری طلب فاصله دارد.


این منطق حرکتهای توده ای و جنبشهای اجتماعی در جامعه است، که نیروهای سیاسی مقابل خودرابه حاشیه خواهد فرستاد. من و هزاران انسان آزادیخواه و برابری طلب بارها به این اشاره کردیم که منطق جنبش رادیکال و سرنگونی طلب با خواستهای موسوی و کروبی همراه نیست. دیر یازود آنهارا به کناری خواهد انداخت. عاشورا این مقطع شد. موسوی و کروبی علنان صف خودرا دارند جدا میکنند و به بازی کی بود کی بود؟ من نبودم روی آورده اند . البته این یک روند طبیعی در تعارضات سیاسی و اجتماعی نیروهاست، که جنبش رادیکال نیروهای سیاسی درون خودرا در مقاطع مختلف پالایش میکند. موسوی و یا ملی/ مذهبی ها در این رابطه نیت بدی ندارند. اما با توجه به خاستگاه طبقاتیشان و نیز هویت و جایگاه اجتماعیشان موضع خودرا روشن میکنند. آقای موسوی نمیتواند تا ابد به چهره اش ماسک رادیکالیسم بزند. موسوی از طیف حکومتیان بوده و هست اما در دعوای خانوادگی اسلامیشان مجبور شد گذرش به این جا برسد، تا بتواند جایگاهی برای خود داشته باشد و در معاملات از آن استفاده کند. حال در منطق سیاسی آقای موسوی و همه ملی/ مذهبی ها عاشورا نقطه عطف شده.


اگر به صحنه ساسی امروز ایران نگاه کنید، همه جریانات لیبرال و ملی/ مذهبی و اصلاح طلب تلاش میکنند که مردم را از خیابان ببرند خانه هایشان. بعد از بیانیه شماره 17 موسوی آقای عزت الله سحابی خواستار شده اند که ایرانیان خارج از کشور شعار های رادیکال به داخل نفرستند. (مرحبا به این فضیلت سیاسی) بحث سحابی و شرکایش این است بگذارید ما معامله مان را بکنیم و به قانون اساسی رجوع کنیم. سحابی و ملی/ مذهبی ها فقط خواستار نم نم باران هستند، نه سیل خروشان مردم تنگدست علیه نظام سرمایه. آقایان ملی/مذهبی همان حرفی را میزنند که بازرگان در انقلاب 1357 زد و همین امروز هم رفسنجانی و موسوی میزنند. در خارج ایران هم استادان و سیاسیون اطلاح طلب میگویند؛ مردم، در خیابان بودن بس است، به خانه ها برگردید تا ما مذاکراه کنیم. نیروهای سلطنت و یا آقایان تازه دمکرات شده مثل گنجی و شرکا مردم را از این میترسانند که اگر جمهوری اسلامی برود جنگ داخلی خواهد شد. خانم عبادی و شرکای لیبرالشان مدال طلای حقوق بشر به آخوند منتظری بعد از مرگش میدهند تا ثابث کنند که به اسلام و مذهب وفادارند. همه اینها یک بستر را دارند لانسه میکنند. و آن این است که مردم به جان آمده از جمهوری اسلامی را به خانه هایشان برگردانند. اما محض اطلاع این جریانهای هنوز مردم و دانشجویان و آزادیخواهان در دانشگاههای مشهد، تبریز و نقاطی از تهران و اصفهان در اعتراضات خیابانی هستند و برای خواستهای بر حق خود، یعنی سرنگونی جمهوری اسلامی مبارزه میکنند. دیروز در دم زندان اوین صدها خانواده تجمع کردند و خواستار آزادی فرزندانشان شدند. در بهشت زهرا اعتراضات مردم مورد هجوم گله حزب الله قرار گرفته.


اینها بارقه یک جنبش رادیکال و زنده در جامعه است که دارد کروبی و موسوی را کنار میزند. جنبش سرنگونی و رادیکال در ایران منطق جنبشهای رادیکال را دارد و تلاش مینماید به شعارها و خواستهای خود هویت سیاسی اجتماعی بدهد. شعار مردم برابری طلب ؛ آزادی کلیه زندانیان سیاسی، آزادی بیقید و شرط سیاسی و تشکل، ایجاد رفاه و امنیت در جامعه و در یک کلام ایجاد دنیایی بهتر که در آن حرمت انسانها در صدر باشد، آپارتاید جنسی نابود شود و حکومت مذهبی ساقط گردد. این جنبش نیروی خودرا در جامعه سازمان میدهد و بر آن تکیه دارد. رهبران این جنبش در دل این حرکتها بالا میآیند و جلو میافتند. سوخت و ساز خود این حرکتها از دل خود جامعه معترض و رادیکال در میاید و بدان نیرو میدهد. باید این نیرو را بهر وسیله تقویت کرد، پشتیبانش شد و اخبار و مسائلش را به گوش جهانیان رساند. بعضی ها دوست دارند این حرکت را با تاریخ گذشته مقایسه کنند که کاری ناروا و دور از منطق مبارزه و اعتراضات اجتماعی و منطق سیاسی آن است . زیرا هر روند اجتماعی سیاسی در دوره خود رهبران و همفکران خودرا پرورش میدهد. باید به این روند کمک کرد تا دشمن نتواند آنرا خفه کند.


در جبهه دشمن یعنی حکومت جمهوری اسلامی تلاش میکند با ترور و اختناق بیحد مردم را مرعوب کند. خامنه ای و احمدی نژاد نمیتوانند کوتاه بیایند. زیرا این جنگ مرگ و زندگی برایشان است. مسئله تعارف سیاسی و یا بده و بستان هم تا حدی جا دارد. اعتراض طرفداران دولت به بیانیه موسوی این معنا را دارد که آقای موسوی مث مث نکن، بیا توبه کن و حرف نزن. موضعگیری جناحهای درون حکومتی؛ مثل رئیس مجلس، عسگر اولادی یا جنتی و علم الهدایی اساسا تلاش برای حفظ نظام است . در صف مخالفین درون جکومتی مثل خاتمی و موسوی میبینیم که آقای ابطحی از خاتمی میخماهد در مورد جریان عاشورا بیانیه بدهد. همه آقایان متوجه شده اند که حرکتهای اخیر در عاشورا خبر از مرگ حکومت اسلامی داده. برای هر دو جناح حرکت مردم علیه جمهوری اسلامی یک حرکت هویتی است و باید دوستی خودرا ثابت کرد. آقایان با سوزاندن پرچم عاشورا از طرف مردم معترض زمین زیر پایشان داغ شده ی. میدانند این یعنی تلاش برای نابودی حکومت اسلامی و این هویت و منطق جنبشی است که در جامعه ایران راه افتاده است و دارد زیر پای خودرا سفت میکند.


زنده باد جنبش برابری طلب.

زنده باد انقلاب

Balatarin :: Donbaleh :: Mohandes :: Delicious :: Digg :: Stumbleupon :: Furl :: Friendfeed :: Twitter :: Facebook :: Greader :: Addthis to other :: Subscribe to Feed


0 نظرات:

ارسال یک نظر

برای ارسال نظر : بعد از نوشتن نظرتان در انتخاب نمایه یک گزینه را انتخاب کنید در صورتی که نمیخواهید مشخصات تان درج شود " ناشناس" را انتخاب نموده و نظر را ارسال کنید در صورت مواجه شدن با پیغام خطا دوباره بر روی دکمه ارسال نظر کلیک کنید.
مطالبی که حاوی کلمات رکيک و توهين آمیز باشد درج نميشوند.

 
Clicky Web Analytics

Copyright © 2009 www.eshterak.net